
در روز پنجشنبه ۶ شهریور ۱۴۰۴ (۲۷ اوت ۲۰۲۵)، تروئیکای اروپایی (فرانسه، آلمان و بریتانیا) با ارسال نامهای به شورای امنیت سازمان ملل، مکانیسم “اسنپبک” یا بازگشت خودکار تحریمهای مندرج در قطعنامه ۲۲۳۱ را علیه ایران فعال کردند.
به گزارش مثبت مردم؛ این اقدام، که به ادعای اروپا واکنشی به “نقض تعهدات برجامی ایران” و افزایش ذخایر اورانیوم غنیشده است، میتواند تحریمهای مالی، بانکی و تسلیحاتی را ظرف ۳۰ روز بازگرداند. این تصمیم، که با واکنش قاطع تهران و حمایت متحدان شرقیاش مواجه شد، بیش از یک ابزار حقوقی، نمایشی از فشارهای سیاسی آمریکا و بازیهای دوگانه اروپا به نظر میرسد. این گزارش، با تحلیل چهار سند ارائهشده، به بررسی ریشهها، واکنشها، پیامدها و آینده این بحران میپردازد.
ریشههای تصمیم جنجالی: فشار آمریکا یا بازی پلیس خوب و بد؟
تروئیکا ایران را به “عدم پایبندی جدی به تعهدات برجامی” و “فقدان توجیه غیرنظامی برای ذخایر اورانیوم غنیشده” متهم کرده و این اقدام را در چارچوب سازوکار حل اختلاف برجام توجیه میکند. اما تحلیلها نشان میدهد که این مکانیسم فاقد مشروعیت حقوقی است.
حسن بهشتیپور، تحلیلگر مسائل بینالملل، در سند اول تأکید میکند که نقض اصلی برجام ابتدا توسط آمریکا (خروج در سال ۲۰۱۸) و سپس اروپا (عدم اجرای تعهدات ۱۱ مادهای) رخ داد. ایران پس از یک سال صبر استراتژیک (از اردیبهشت ۹۷ تا ۹۸)، تعهدات خود را تدریجاً کاهش داد و اعلام کرد که بازگشت به تعهدات مشروط به عمل متقابل است.
سند دوم لایهای عمیقتر را آشکار میکند: فشارهای پشتپرده آمریکا. منابع دیپلماتیک فاش کردهاند که مارکو روبیو، وزیر خارجه آمریکا، با تهدید و لحنی توهینآمیز، تروئیکا را به فعالسازی اسنپبک واداشته است. این فشارها پس از ناکامی مذاکرات غیرمستقیم دولت دوم ترامپ و تجاوز ۱۲ روزه رژیم صهیونیستی به تأسیسات هستهای ایران (با حمایت آمریکا) تشدید شد.
دو دیدگاه مطرح است: نخست، تبعیت اروپا از آمریکا به دلیل فقدان استقلال سیاسی، و دوم، سناریوی “پلیس خوب و بد”، که در آن اروپا نقش میانجیگر دیپلماتیک و آمریکا نقش فشار حداکثری را ایفا میکند.
سند سوم این تصمیم را “قمار پرهزینه اروپا” میخواند و ریشههای سیاسی آن را فراتر از مسائل هستهای میداند: نگرانی از نفوذ ایران در منطقه، نیاز اروپا به جلب افکار عمومی داخلی در برابر چالشهای اقتصادی، و فشارهای آمریکا. این سند تأکید میکند که اروپا همچنان به دنبال راهحل دیپلماتیک است و اسنپبک را ابزاری برای بازگرداندن ایران به مذاکره با شرایط جدید میبیند.
سند چهارم، اظهارات امیرسعید ایروانی، نماینده ایران در سازمان ملل، این اقدام را “باجخواهی سیاسی” و تلاش برای تبدیل شورای امنیت به “ابزاری در خدمت مقاصد اروپا” توصیف میکند. او تأکید میکند که تروئیکا با چشمپوشی بر قصورهای خود و آمریکا، اتهامات بیاساس را تکرار کرده و سازوکار حل اختلاف برجام را دور زده است. این اقدام، به گفته ایروانی، ناقض قطعنامه ۲۲۳۱ و فاقد جایگاه حقوقی و اخلاقی است.
واکنشهای ایران: دیپلماسی هوشمند با چاشنی قاطعیت
ایران این اقدام را “غیرقانونی” و نقض روح برجام خوانده و هشدار داده که همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی ممکن است تضعیف شود.
سیدعباس عراقچی، وزیر خارجه، در نامهای به شورای امنیت خواستار رد “دغلکاریهای سیاسی” تروئیکا شد.
وزارت خارجه اعلام کرد که این “تشدید تحریکآمیز” با پاسخهای مقتضی همراه خواهد بود.
ایروانی در سند چهارم تأکید کرد که این اقدام “مردود” است و ایران تحت تهدید مذاکره نمیکند، اما به دیپلماسی متعهد است. او افزود که ایران بارها نقضهای آمریکا و اروپا را مستند کرده و اقدامات جبرانیاش قانونی و متناسب بوده است.
سند سوم جزئیات بیشتری ارائه میدهد: کاظم غریبآبادی، معاون وزیر خارجه، اعلام کرد که ایران برای هر سناریویی آماده است، از مذاکره سازنده تا اقدامات متقابل فنی مانند افزایش غنیسازی یا کاهش دسترسی بازرسان آژانس.
فداحسین مالکی، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس، احتمال بازنگری در تعهدات ایران به NPT را مطرح کرد، پیامی که نشاندهنده قاطعیت ایران در حفظ خطوط قرمز است. با این حال، تهران با تجربه مذاکرات ۲۰۱۵، نشان داده که میتواند با ترکیب انعطاف دیپلماتیک و نمایش قدرت، معادلات را به نفع خود تغییر دهد.
پیامدهای چندجانبه: از اقتصاد تا اتحادهای استراتژیک
فعالسازی اسنپبک میتواند محدودیتهای مالی، بانکی و تسلیحاتی را بازگرداند، اما تحلیلها نشان میدهد که تأثیر آن فاجعهآمیز نیست.
بهشتیپور در سند اول پیشنهاد میکند که اصلاحات داخلی در نظام بانکداری، بیمه، مالیات و گمرکات میتواند اثرات تحریمها را کاهش دهد.
سند سوم تأکید میکند که ایران با سیاستهای اقتصاد مقاومتی، مانند تقویت تولید داخلی و افزایش صادرات غیرنفتی به ۵۲ میلیارد دلار، تابآوری خود را ارتقا داده است. استفاده از تجارت تهاتری، ارزهای محلی و فناوریهای مالی نوین نیز راههایی برای دور زدن تحریمها ایجاد کرده است.
از منظر سیاسی، این اقدام بیاعتمادی ایران به غرب را تقویت کرده و تهران را به سوی اتحادهای شرقی سوق داده است.
سند سوم حمایت قاطع روسیه و چین را برجسته میکند: روسیه اسنپبک را نقض قطعنامه ۲۲۳۱ خوانده و چین آن را فاقد مشروعیت دانسته است.
توافق ۲۵ ساله با چین و همکاریهای نظامی با روسیه اهرمهای قدرتمندی برای ایران فراهم کردهاند. سند چهارم نیز تأیید میکند که چین و روسیه رویه نادرست اروپا را رد کرده و پیشنهاد تمدید فنی کوتاهمدت قطعنامه ۲۲۳۱ را برای حفظ دیپلماسی مطرح کردهاند.
برای غرب، این اقدام ریسکهایی دارد.
سند دوم هشدار میدهد که اسنپبک میتواند اعتبار اتحادیه اروپا را تضعیف کند و به بحرانهای جدید در روابط با ایران و دیگر قدرتها منجر شود. ایروانی در سند چهارم تأکید میکند که این اقدام اعتبار شورای امنیت را به خطر میاندازد و صلح و امنیت بینالمللی را تهدید میکند.
آینده دیپلماسی: مذاکره یا بنبست؟
هر چهار سند بر ادامه دیپلماسی تأکید دارند. تروئیکا اعلام کرده که در ۳۰ روز آینده آماده مذاکره است، اما پیشنهادهایی مانند غنیسازی صفر درصد برای ایران غیرقابل قبول است.
بهشتیپور پیشنهاد میدهد که ایران با ابتکاراتی مانند رقیقسازی اورانیوم یا طرحهای خلاقانه، بهانهها را از غرب بگیرد.
سند سوم نیز بر استراتژی چندلایه ایران تأکید میکند: حفظ همکاری با آژانس و آمادگی برای اقدامات متقابل. ایروانی در سند چهارم از پیشنهاد روسیه و چین برای تمدید فنی کوتاهمدت قطعنامه ۲۲۳۱ حمایت کرده و طرح اروپا با پیششرطهای غیرواقعبینانه را “ریاکارانه” خوانده است.
دیپلماسی بنبستی ندارد، اما موفقیت آن به ابتکار عمل ایران بستگی دارد. تهران میتواند با مدیریت افکار عمومی داخلی، تقویت اقتصاد مقاومتی و استفاده از حمایت شرق، این چالش را به فرصتی برای بازنویسی معادلات دیپلماتیک تبدیل کند.
اسنپبک نه پایان برجام، بلکه آزمونی برای محک دولتمردان برای اهتمام به اتحاد مقدس و اراده ملی ایران است و در این بین میتوان این اقدام را فرصتی جهت بازگرداندن استقلال سیاسی اروپا توسط سیاستمداران آنهاست – جایی که قدرتهای بزرگ همچنان حقوق بینالملل را قربانی منافع خود میکنند.



